بازاریابی

تفاوت بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا

چندین تفاوت اصلی بین بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا وجود دارد. بازاریابی برونگرا شامل تماس فعالانه و برقراری ارتباط با مصرف کنندگان و مشتریان از سمت برند برای علاقه مند کردن آن‌ها به یک محصول است.

در واقع شما با بازاریابی برونگرا به دنبال مشتری می‌روید و ارزش افزوده‌ای را به لحاظ اطلاعات برای مشتری ایجاد نمی‌کنید. در مقابل بازاریابی درونگرا بر ایجاد و توزیع محتوایی متمرکز است که به واسطه آن افراد به وبسایت شما و استفاده از خدمات و محصولات شما جذب می‌شوند.

علاوه بر این بازاریابی برونگرا معمولا رویکردی تهاجمی‌تر و گسترده‌تر دارد با این انتظار که حداقل برخی از مشتریان بالقوه را به مشتریان بالفعل تبدیل کند. اما بازاریابی درونگرا معمولا ظریف‌تر است و بر متقاعد کردن منطقی و ذهنی گروه خاصی از مخاطبان برای خرید در طول زمان تمرکز می‌کند.

بازاریابی درون‌گرا

  • آسان‌تر است: بازاریابی درون‌گرا نسبت به بازاریابی برون‌گرا قوانین و مقررات کمتری دارد. هدف بازاریابی درون‌گرا ایجاد محتوایی است که تنها برای مخاطبان هدف تهیه می‌شود تا آنها را به سمت برند شما جذب کند. چه روش انتخابی شما در بازاریابی درون‌گرا بازاریابی ایمیلی باشد، چه کمپین شبکه‌های اجتماعی یا مقاله وبلاگ، در تمام انتخاب‌ها آزادی بیشتری نسبت به بازاریابی برون‌گرا دارید. شاید به این دلیل است که بسیاری مسیر شغلی مارکتینگ را برای ورود به این حوزه انتخاب می‌کنند.
  • مشتریان را با علاقه به سمت خود می‌کشاند: بازاریابی درون‌گرا شامل استراتژی‌هایی می‌شود که به منظور جذب مشتریان علاقه‌مند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد برند شما، تدوین می‌شوند. بازاریابی درون‌گرا به جای ارسال پیام به مخاطبان بی‌علاقه، مخاطبانی را هدف قرار می‌دهد که از علاقه آنها به برند خبر دارید.
  • ارتباطات در آن دوطرفه است: یکی از تفاوت‌های اصلی بین بازاریابی درون‌گرا و بازاریابی برون‌گرا این است که در بازاریابی درون‌گرا، ارتباطات دوطرفه است. به عنوان مثال، اگر برند خود را در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنید، با مشتریان خود گفتگو می‌کنید تا بتوانید ارتباط خود با آنها را بهبود دهید. با بازاریابی درون‌گرا، می‌توانید میان خود و مشتریانتان ارتباط قوی‌ای ایجاد کنید.
  • مصرف کننده محور است: یکی از اهداف بازاریابی درون‌گرا تولید محصولاتی است که نیازهای مصرف‌کننده را برطرف می‌کنند. بازاریابی درون‌گرا بیشتر بر پایه مصرف‌کننده است و هنگام ایجاد کمپین‌های بازاریابی، ابتدا مشتریان را در نظر می‌گیرید. به عنوان مثال با بازاریابی درون‌گرا، می‌توانید سراغ تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی بروید که هدف آنها مخاطبان هدف هستند تا بتوانید کسب‌وکار خود را به عنوان راه‌حلی برای مشکلات آنها معرفی کنید.

بازاریابی برون‌گرا

  • می‌تواند آزاردهنده باشد: در جایی که بازاریابی درون‌گرا به‌طور طبیعی در زندگی شما جریان پیدا می‌کند، بازاریابی برون‌گرا می‌تواند به عنوان روشی مزاحم عمل کند. به عنوان مثال، در تماس سرد به این فکر نمی‌کنید که طرف مقابل شما در چه وضعیتی قرار دارد و صحبت شما و اصرار به خرید کالا و یا خدمات، چه تاثیری روی او خواهد گذاشت.
  • محصولات یا خدمات را به مشتریان تحمیل می‌کند: هدف بازاریابی برون‌گرا، تنها ارسال پیام بازاریابی به آنها و نه جذب آنها با علاقه است. به همین دلیل است که اگر به درستی آن را انجام ندهید، بازاریابی برون‌گرا می‌تواند نتیجه‌ای عکس برای بازاریابی شما داشته باشد. بازاریابی برون‌گرا پویاتر است، به این معنی که شما به طور فعال دنبال مخاطبان می‌روید، در حالی که بازاریابی درون‌گرا روشی منفعل‌تر است، به این معنی که بیشتر بر تولید سرنخ تمرکز می‌کنید و منتظر می‌مانید تا مشتریان سراغ شما بیایند.
  • ارتباطات در آن یک‌طرفه است: در بازاریابی برون‌گرا، شما اغلب مشتریان خود را با استراتژی‌های بازاریابی خود درگیر نمی‌کنید و به همین دلیل، ارتباطات شما یا مخاطب یک‌طرفه است. نمایندگان فروش در بازاریابی برون‌گرا بیشترین کنترل را بر مکالمه دارند تا بتوانند مسیر صحبت را با توجه به نیاز تغییر دهند.
  • بازاریاب محور است: بازاریابی برون‌گرا کمتر بر نیازهای مصرف‌کننده و بیشتر بر دانش بازار تمرکز دارد. در بازاریابی درون‌گرا، شما به دنبال این هستید که خواسته‌ها و نیازهای مشتریان خود را درک کنید تا بتوانید محصولات و خدماتی را بر اساس این نیازها تولید کنید. از سوی دیگر، بازاریابی برون‌گرا بیشتر بر پیش‌بینی روندها در بازار و ایجاد محصولات یا خدمات مناسب متمرکز است.
بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *